امروز نمایشنامه بچه های مدرسه صادقیه رو دیدم.
https://static.cdn.asset.aparat.com/avt/50401219_15s.mp4
داستان نمایشنامه درباره فرزندی است که به خاطر فشار ها ونصیحت های پدرش به دنبال کار میگردد. وی به مکان های مختلف برای یافتن کار می شتابد. از رومه نیازمندی ها شروع میکند با افراد مختلفی تماس میگیرد اما متاسفانه به نتیجه نمیرسد. وی در ادامه افراد مختلفی را در کوچه وبازار میبیند از ساقی که در به قول خودش در کار دود است. تا گدایی مدعی است که گدایی هنر است.
او در دام مدیر شرکت های هرمی می افتد که به دنبال تور کردن او است. اما در نهایت هیچ یک از این کار ها به سرانجام نمیرسد.
فرزند بازیگوش ما حیران ویران به جاها ومکان های مختلف برای یافتن کار میرود اما به نتیجه ای نمیرسد.
لغات برگزیده:
ما چه کنده تری به تو فروختیم؟
کار باید دنبال شما باشه نه شما دنبال کار.
کلاست داداش به ما نمیخوره
همونجا به خدمتت میرسن
شوخی ات مال شبکه دوئه دیگه؟
شگون نداره
سیار قدبلند و معمولا بیکاره، تنبل یا کمعقل.
مردیکهی لندهور خجالت نمیکشد، همینطور سرش را میاندازد پایین و میآید تو.
ما رو از نون خوردن میندازی
فکر نان باش که خربزه اب است.( یعنی به جای اینکه به امور بیهوده فکر کنی، کارهای ارزشمند انجام بده که در آخر پشیمان نشوی.)
نمایشنامه هفته مدرسه صادقیه
استنداپ علی فریادی (دانشجویی)
نمیرسد ,نمایشنامه ,افراد مختلفی ,برای یافتن ,مختلف برای ,مدرسه صادقیه